معنی زمین تا آسمان را فهمیدم فکر تو زمین است فکر من آسمان من چه میگویم تو چه میگویی من چه میخواهم تو چه میخواهی تاکی منتظر بمانم صعود کنی؟ تمام تارهای گیسوانم سپید شود راضی میشوی؟! گرانبهاتر از عمرم ندارم پیشکش کنم
شهری را به خاک و خون کشیدی تصرفش کردی آخرم ویرانه اش را باقی گذاشتی حالا شهر دلم پادشاهش را طلب میکند بیخبر از آنکه پادشاهش رفته و او را جزو ممالکش به یاد ندارد!